ياد تو را در سينه پنهان ميكنم عشق
شايد تويي درمان درد سينه سوزم
اين فرصت پروازهاي بي قفس را
بايد به آفاق نگاه تو بدوزم
ساده تر از يك حادثه با من شدي ما
جا مانده ام در بهت احساسم هنوزم
يلدا ترين شب خفته در چشم سياهت
مشكي ترين يلداست بي چشم تو روزم
ناز تو را اي شمع با جان مي خرم،چند؟؟
پروانه وش در شعله هاي خود بسوزم

نظرات شما عزیزان:
ترسو 
ساعت2:09---20 بهمن 1392
عاشقانه هایم را برای سنگی می سرودم ....
که جز تیشه فرهادش قرار نداشت...
این اندک احساس را باید خاک مال کنم...
تابه به هربفرما دل نسپرد....
وحید معروف به فیل خخخخخخ 
ساعت21:53---8 آذر 1392
عااااااااااالیه عزیزم خسته نباشی
|